Canada
کانادا |
||||||
---|---|---|---|---|---|---|
|
||||||
شعار: “از این کران تا آن کران“ (لاتین) “از این کران تا آن کران“ (بر روی نشانهای رسمی کانادا دیده میشود) |
کانادا (به انگلیسی و فرانسوی: Canada) کشوری در شمال قاره آمریکای شمالی است که از ده استان و سه قلمرو تشکیل شدهاست. این کشور از شرق تا اقیانوس اطلس، از غرب تا اقیانوس آرام و از شمال تا اقیانوس منجمد شمالی گستردهاست و از جنوب با ایالات متحده آمریکا همسایه است. کانادا با مساحت ۹٬۹۸۴٬۰۰۰ کیلومتر مربع، دومین کشور پهناور جهان از نظر مجموع مساحت و چهارمین کشور پهناور جهان از نظر مساحت خشکی است. مرز مشترک کانادا با ایالات متحده، طولانیترین مرز زمینی در جهان است. پایتخت کانادا اتاوا و تورنتو بزرگترین شهر آن کشور است. بخش زیادی از خاک کانادا به دلیل سرمای هوا و نزدیکی به قطب شمال، خالی از سکنه است.
حکومت کانادا یک دموکراسی پارلمانی فدرال و یک پادشاهی مشروطه است که در حال حاضر ملکه الیزابت دوم رئیس کشور است. ساختار حکومت کانادا از پادشاه یا ملکهٔ بریتانیای کبیر، دولت فدرال، دو مجلس سنا و عوام، دولتهای ایالتی و فرماندار کل که به عنوان نمایندهٔ ملکه الیزابت ایفای نقش میکند، تشکیل شدهاست. رأی دهندگان کانادا و شهروندان نیز در قاعدهٔ این هرم قرار میگیرند. این کشور توسط دولتهای مستقل از هم اداره میشود، که در مجموع زیر پوشش دولت فدرال قرار گرفتهاند.
الیزابت دوم ملکهٔ بریتانیا، ملکهٔ کشور کانادا نیز هست و قانون به امضاء و به نام او رسمیت و ضمانت اجرایی پیدا میکند.
هرچند کانادا پس از روسیه بزرگترین کشور جهان است، اما جمعیت آن تنها، حدود یکپنجم جمعیت روسیه است. نزدیک به ۹۰ درصد از جمعیت این کشور در امتداد مرز جنوبی آن، تا فاصله ۲۰۰ کیلومتری آمریکا زندگی میکنند. پرجمعیتترین شهرهای کانادا به ترتیب تورنتو(۲٬۶۰۰٬۰۰۰ نفر)، مونترآل(۱٬۶۰۰٬۰۰۰ نفر)، کالیاری (۱٬۰۲۰٬۰۰۰ نفر)، اتاوا (۸۱۲٬۰۰۰ نفر)، ادمونتون (۷۱۲٬۰۰۰ نفر)، وینیپگ (۶۳۲٬۰۰۰ نفر)، ونکوور(۶۰۰٬۰۰۰ نفر) هستند.
نزدیکی جغرافیایی این کشور به آمریکا سبب شده تا روابط اقتصادی کانادا و آمریکا بسیار گسترده باشد، به گونهای که آمریکا و کانادا بزرگترین رابطه اقتصادی را در جهان دارند و حجم معاملات این دو کشور با هم از معاملات هر دو کشور دیگری در جهان بیشتر است. با این حال این رابطه اقتصادی قوی، زیانهایی هم برای کانادا در پی داشتهاست. آلودگی ناشی از فعالیت کارخانههای آمریکایی در نزدیکی مرز دو کشور یکی از این زیانهاست.
کانادا منابع طبیعی فراوانی دارد. آب و هوای آن سرد و در بیشتر نقاط قطبی است. البته آب و هوا در بخش جنوب غربی، جایی که شهر ونکوور در آن قرار دارد، معتدل است. آبشار نیاگارا، پهناورترین آبشار جهان هم در مرز این کشور با ایالات متحده قرار دارد.
این کشور تا سال ۱۷۱۳ مستعمره فرانسه بود. در این سال انگلیس کنترل آن را در دست گرفت. در یکم ژوئیه ۱۸۶۷ کانادا استقلال یافت. این کشور عضو کشورهای همسود (مشترکالمنافع) است. کنفدراسیون کانادا، زیر تشریفات سلطنت مشروطه مرتبط با پادشاهی متحده اداره میشود.
پایتخت سیاسی کانادا شهر اتاوا است، محلی که در آن مجلس فدرال کشور و خانهٔ فرماندار کل قرار دارد. او یک کانادایی است که به صورت تشریفاتی رئیس مملکت است و به عنوان نمایندهٔ ملکه الیزابت دوم در کانادا خدمت میکند. هرچند فرماندار کل تمام امور را در دست ندارد اما در امور اجرایی بهطور غیر مستقیم و در امور قضایی بهطور مستقیم نقش دارد و مؤثر است. فرماندار کل، توسط پادشاه و به توصیهٔ نخستوزیر منصوب میشود.
بر پایه آمار ۲۰۱۱ تعداد ۱۶۳٬۲۹۰ نفر با تبار ایرانی در کانادا زندگی میکنند.[۷]
نام کانادا[ویرایش متنی]
نام کانادا از واژهٔ سرخپوستی Kanata به معنی «دهکده» یا «سرپناه» میآید. در سال ۱۵۳۵، ساکنان این منطقه که اکنون با نام شهر کبک شناخته میشود، از این واژه استفاده کردند تا نشانی این محل را به ژاک کارتیه که مقصدش به سمت دهکدهٔ استاداکونا بود بدهند.[۱] کارتیه واژهٔ کانادا را هم برای آن دهکده و هم کل منطقهای که در آن زمان به آن دونا کونا میگفتند، استفاده میکرد. در سال ۱۵۴۷ در نقشهها نیز با همین عنوان کانادا ثبت شد.
تاریخ کانادا[ویرایش متنی]
آثار بهدستآمده از زندگی نخستین بومیان کانادایی که در بخشی از این کشور به مدت طولانی ساکن بودند و نیز بررسیهای باستانشناسی در شمالیترین بخش کشور، یوکان نشان میدهد که زندگی در آن به ۲۶۵۰۰ سال پیش و در جنوبیترین بخش به ۹۵۰۰ سال پیش برمیگردد.
در سال ۱۴۹۷، جان کابوت پس از رسیدن به سواحل نیوفوندلند، یک مستعمرهٔ بریتانیایی ایجاد کرد. حدود ۴۰ سال بعد، ژاک کارتیه به دهانه رود سن لوران (در نزدیکی شهر مونترال) قدم گذاشته و مستعمرهای فرانسوی بنا نهاد. از آن پس، مهاجران بریتانیایی بیشتر در سواحل دریا و خلیج هادسن مستقر شدند، در حالی که فرانسویان بیشتر به سوی مناطق داخلی کانادا روان شدند. در سال ۱۷۸۳، بریتانیا کنترل بخش فرانسوینشین کانادا (استان کبک کنونی) را نیز در اختیار گرفت.
سیاست، دولت و قانون[ویرایش متنی]
با افزودن لایحهٔ الحاقی قانون اساسی که در روز اول ژوئیه سال ۱۸۶۷ به تصویب رسید، استقلالش را از بریتانیای کبیر اعلام کرد. این روز به نام روز کانادا ثبت شد. نوع حکومت کانادا، پادشاهی قراردادی (مشروطه) فدرال، همراه با نظام پارلمانی است. این کشور از ده استان و سه قلمرو جداگانه تشکیل شده که مردم آن چند فرهنگی هستند. در سطح فدرال، زبانهای رسمی کانادا، انگلیسی و فرانسوی در سطح یکسان است.
نظام حقوقی[ویرایش متنی]
کانادا پیرو نظام حقوقی کامن لا (برگرفته از حقوق انگلستان) است، بهجز استان کبک که نظام حقوقی آن بر مبنای ترکیبی از سیستم حقوق نوشته (سیویل لا) و کامن لا بنا شدهاست. مانند دیگر کشورهای پیرو این سیستم، دادگاه عالی نقش مهمی در معرفی قوانین این کشور بازی میکند و قدرت لغو قوانین مغایر با قانون اساسی را داراست. دادگاه عالی این کشور، بالاترین مرجع قضایی کشور است و توسط قاضی ارشد، ریاست میشود. نه عضو آن توسط فرماندار کل به پیشنهاد نخستوزیر انتخاب میشود.
تمامی قضات در سطح عالی و استینافی (استانی) توسط فرماندار، به پیشنهاد نخستوزیر و وزیر دادگستری، بعد از مشورت با سازمانهای قانونی غیردولتی منصوب میشوند. اعضای کابینهٔ فدرال، دادگاههای عالی در سطح استانی و کشوری، انتخاب میکنند. پستهای قضایی در سطح استانی و کشوری، توسط دیگر دولتمردان، انتخاب میشوند.
قوانین مربوط به جرم و جنایت منحصراً در اختیار مسئولین فدرال است و در سرتاسر کانادا یکی است. سازمانهای اجرای قوانین، مانند دادگاههای جنایی، در هر استان به عهده یک فرد است، اما در مناطق روستایی، نظارت برعهدهٔ پلیس سواره نظام سلطنتی کانادا (RCMP) است.
سیاست خارجی[ویرایش متنی]
تقسیمات کشوری[ویرایش متنی]
کانادا به ۱۰ استان و ۳ ناحیه یا قلمرو تقسیم شدهاست. استانها در مجموع استقلال زیادی از دولت مرکزی دارند، اما، درجهٔ این آزادی عمل در نزد قلمروها کمتر است. مهمترین استان از لحاظ اقتصادی و سیاسی استان انتاریو است که شهرهای تورنتو و اتاوا در آن قرار دارند. کِبـِک، آلبرتا، بریتیش کلمبیا، منیتوبا، نیوبرانزویک، نیوفاندلند و لابرادور، نووااسکوشیا، انتاریو، جزیرهٔ پرینس ادوارد آیلند و سسکچوان استانهای این کشور هستند. ۳ قلمروی آن نوناووت، قلمروهای شمال غرب و یوکان است. نوع حکومت در استانها، فدرالیسم با درجهٔ خودمختاری بیشتر، از دولت فدرال است که این خودمختاری در نوع حکومت قلمروها کمتر به چشم میخورد. هرکدام از این دو بخش، یعنی استانها و قلمروها، دارای فهرستی از سمبلهای منحصر به خود هستند.
استانها، مسئول اکثر برنامههای اجتماعی، مانند مراقبتهای بهداشتی، آموزش و پرورش و رفاه عمومی (کمکهای مالی) هستند و با هم بیشتر درآمد را از دست فدرال دریافت میکنند، که این اصل تقریباً در میان ساختار حکومتی کشورهای متحد در جهان، وجود دارد. دولت فدرال، با اعمال قدرت خود میتواند سیاستهای ملی را در مناطق استانی نیز، به اجرا بگذارد، مانند لایحهٔ الحاقی بهداشت کانادا؛ که البته مسئولین استانی میتوانند آنها را نادیده بگیرند، اما این مسئله در عمل به ندرت اتفاق میافتد. برابرسازی پرداختیها (حقوق)، توسط دولت فدرال صورت گرفت تا به مردم اطمینان ببخشد که استانداردهای برابری در مورد ارائهٔ خدمات و اخذ مالیات، در میان استانهای فقیر و غنی، ارائه میشود.
تمام استانهای این کشور اعضای قوهٔ مقننه که از سرتاسر ایالات و استانها انتخاب میشوند و ریاست آن به عهدهٔ نخستوزیر است را انتخاب میکنند، به همان روشی که خود نخستوزیر انتخاب میشود. هر استان همچنین دارای یک بخش است که نمایندهٔ ملکه الیزابت است، همانند استاندار کانادا، که به پیشنهاد نخستوزیر کانادا به این سمت منصوب میشود که در سالهای اخیر، در اینباره با دولتهای استانی نیز، مشورت میشود.
استانها و قلمروها[ویرایش متنی]
استانها عهدهدار چرخاندن برنامههای اجتماعی کشور هستند و همراه دولت فدرال به جمعآوری مالیات میپردازند. همزمان، دولت فدرال میتواند برنامههای ملی خود را به سرتاسر کشور معرفی کند، ولی اختیار شرکت در این برنامهها با خود استانهاست. دولت فدرال عهدهدار میزان کردن ثروت میان استانهاست، و برای این منظور همهساله مقداری از درآمدهای استانهای دارا را میان استانهای ندار پخش میکند. تمامی استانها و قلمروها مجلس قانونگذاری مخصوص خود را دارند.