روسیه، عمومی

روسیه

روسیه (به روسی: Россия، واج‌نویسی: راسیا) با نام رسمی فدراسیون روسیه (Российская Федерация، واج‌نویسی: راسیسکایا فدراتسیا) که در روسیه آر. اف Рф نیز خطاب می‌شود، پهناورترین کشور جهان است که در شمال اوراسیا قرار دارد. این کشور در آسیای شمالی و اروپای خاوری واقع است و با اقیانوس آرام شمالی و اقیانوس منجمد شمالی؛ و نیز با دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک مرز آبی دارد. روسیه با ۱۴ کشور آسیایی و اروپایی مرز زمینی، و با کشورهای پیرامون دریای برینگ، دریای ژاپن، دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک مرز آبی دارد. روسیه با ۱۷٬۰۷۵٬۴۰۰ (هفده میلیون و هفتاد و پنج هزار و چهارصد) کیلومتر مربع وسعت، عنوان پهناورترین کشور جهان را به خود اختصاص داده به گونه ای که اختلاف زمانی غربی‌ترین منطقه تا شرقی‌ترین نقطه روسیه در حدود ۹ ساعت است. کشور کانادا که به عنوان دومین کشور پهناور جهان شناخته می‌شود. تنها مساحتی در حدود ۵۸ درصد مساحت روسیه را دارا می‌باشد. همچنین روسیه مساحتی بیشتر از یک دوم مساحت قاره آفریقا را در بر می‌گیرد. اما بیشتر مساحت روسیه را مناطق خالی از سکنه تشکیل می‌دهند. این کشور در عرضهای بالای جغرافیایی واقع شده و بیشتر مناطق کشور سرد سیر است. به همین سبب، در بیشتر مناطق روسیه (به ویژه سرزمین بزرگ سیبری) شرایط کشاورزی فراهم نیست. واژه روسیه یک کلمه اصیل روسی است و به معنای سرزمینی است که انسانهای روس زبان در آنجا زیاد زندگی می‌کنند. می‌توان گفت ریشه واژه روسیه کلمه روس است و این واژه در زمانهای قدیم از کلمه روس گرفته شده‌است. کشور روسیه یک کشور صنعتی است و مانند سایر کشورهای صنعتی دارای صنعت، علم و فرهنگ خودساخته و کاملاً مستقل و جدید است. کشور روسیه و پایتخت آن یعنی شهر مسکو مانند سایر کشورهای صنعتی و پایتخت سایر کشورهای صنعتی از زیباترین کشورها و شهرها در دنیا است. در اینجا ذکر یک نکته لازم است و آن این که سردسیر بودن مناطق زیادی از کشور روسیه دلیل عدم انجام فعالیت‌های کشاورزی در این مناطق در این کشور صنعتی نمی‌تواند باشد و در این کشور صنعتی باید روزی فرا برسد که سرتاسر سرزمین‌های سرد تبدیل به زمین‌های کشاورزی و باغات شود. پیش از این شوروری سابق وسعتی معادل ۲۲٬۴۰۲٬۲۰۰ کیلومتر مربع داشته که روسیه مساحتی در حدود ۷۷ درصد آنرا تشکیل می‌داده و باقی مانده آن که شامل ۵٬۳۲۶٬۸۰۰ کیلومتر مربع بوده در جریان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به ۱۴ کشور مستقل تبدیل شده‌است این میزان وسعتی در حدود ۲۳ درصد خاک شوروی سابق را تشکیل می‌داده‌است. روسیه به دو بخش روسیه اروپایی و روسیه آسیایی تقسیم می‌شود بخشی از روسیه که در قاره اروپا قرار دارد وسعتی در حدود ۴ میلیون کیلومتر مربع را به خود اختصاص داده و مساحتی در حدود ۲۴ درصد وسعت روسیه را شامل می‌شود ۷۷ درصد از جمعیت ۱۴۵ میلیون نفری روسیه در بخش اروپایی روسیه زندگی می‌کنند. پایتخت روسیه شهر مسکو است که در باختر و بخش اروپایی کشور قرار جمعیت مسکو ۱۲٬۴۰۴٬۰۰۰ نفر و مساحت آن ۲۵۶۱ کیلومتر مربع حدود ۳/۵ برابر تهران است.

روسیه با حدود ۱۴۵،۹۲۶،۰۰۰ نفر جمعیت نهمین کشور پرجمعیت دنیاست. تراکم جمعیت روسیه ۸٫۵۶ نفر در هر کیلومتر مربع است که از پایینترین نرخهای تراکم جمعیت در جهان به حساب می‌آید. همچنین، نرخ رشد جمعیت در این کشور اندکی زیر صفر است. بیشتر جمعیت روسیه در غرب این کشور (بخش اروپایی) زندگی می‌کنند. بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۰، حدود ۸۱ درصد از مردم این کشور از قومیت روس اند. در مجموع ۱۶۰ گروه قومی در این کشور سکونت دارند. تاتارها ۳٫۹ درصد جمعیت روسیه را تشکیل می‌دهند و بزرگترین اقلیت قومی این کشور محسوب می‌شوند. اقوام اوکراینی، چوواش، باشقیر، داغی ، چچنی، و ارمنی نیز هر یک بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارند و آوارهای قفقازی، بلاروسی‌ها، آسی‌ها، آذربایجانی‌ها و قزاق‌ها از دیگر اقوام پرجمعیت روسیه اند.

زبان رسمی روسیه، زبان روسی است؛ ولی ۲۷ زبان رسمی دیگر نیز در جمهوری‌ها و مناطق خودگردان این کشور وجود دارد. روسیه کشوری فدرال با تقسیمات کشوری پیچیده‌ای است که شامل ۸۳ واحد فدرال از جمله ۲۱ جمهوری خودگردان می‌شود. روسیه فرهنگ پرباری دارد و نویسندگان سرشناسی همچون تولستوی و داستایوفسکی را پرورانده‌است.

روسیه تا پیش از قرن هجدهم یک حکومت نه چندان نیرومند در خاور اروپا بود و چندان پهناور نبود. تا اینکه در آغاز سده ۱۸ میلادی و با اصلاحاتی که تزار پتر بزرگ انجام داد، این کشور به یک امپراتوری پهناور و نیرومند بدل شد. در سال ۱۹۱۷ انقلاب کمونیستی در این کشور رخ داد و نام کشور به «اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» تغییر یافت. روسیه، با عنوان جمهوری فدراتیو روسیه شوروی، مهمترین و بزرگ‌ترین جمهوری در اتحاد جماهیر شوروی بود. در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱) شوروی پس از جنگ سردی طولانی با غرب فروپاشید و فدراسیون روسیه و دوازده جمهوری دیگر جانشین آن شدند.

تاریخ روسیه را می‌توان به دوره باستان قبل از ۸۲۰ میلادی، دولت روسیه قدیم (۱۲۴۰–۸۶۲)، دوک نشین بزرگ ولادیمیر (۱۳۸۹–۱۱۵۷)، حکومت مسکو (۱۵۴۷–۱۲۶۳)، پادشاهی روسیه؛ تزارها (۱۷۲۱–۱۵۴۷)، امپراتوری روسیه (۱۹۱۷–۱۷۲۱)، اتحاد جمهوری‌های سوسیالیست شوروی (۱۹۹۱–۱۹۱۷) و فدراسیون روسیه؛ از فروپاشی شوروی تاکنون تقسیم کرد. فدراسیون روسیه دراین دوره‌ها، فرازونشیب‌های بسیاری را تجربه کرده، آشوب‌ها، قیام‌ها و حکومت‌های مختلفی را به خود دیده و همواره مورد توجه امپراطوران و جنگاوران تاریخ؛ از مغول‌ها تا ناپلئون بناپارت؛ امپراتور فرانسه و هیتلر؛ رهبر آلمان نازی، بوده‌است. این سرزمین در طول تاریخ خود بخش‌هایی از کشورهای مختلف از جمله شمال ایران در زمان امپراتوری و مناطقی از اطراف دریای بالتیک پس از جنگ جهانی دوم در دوره شوروی را به وسعت جغرافیایی‌اش افزوده‌است. رهبران شوروی بویژه پس از جنگ جهانی دوم، قدرت زیادی پیدا کرده و با همکاری برخی کشورها، بلوک شرق را در مقابل بلوک غرب تا سال ۱۹۹۰ میلادی، کنترل کردند. در این زمان بود که پس از حدود ۷۰ سال، نظام کمونیستی قدرت سابق خود را از دست داد و فروپاشید. فدراسیون روسیه، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین کشور باقیمانده از این فروپاشی‌ست و جانشین شوروی در سازمان‌های مختلف بین‌المللی از جمله سازمان ملل متحد شد. روسیه دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد است. این کشور ۷۶ درصد از خاک و ۶۶ درصد از جمعیت اتحاد شوروی سابق را به خود اختصاص داده‌است. طی سالهای پس از فروپاشی شوروی که روسیه جدید شکل گرفته، نظام انتخاباتی چند حزبی همانند کشورهای غربی در آن ایجاد شده‌است. برخلاف دوران کمونیستی که مالکیت شخصی تقریباً وجود نداشت، اکنون مسکو؛ پایتخت یکی از شهرهای جهان با جمعیت بسیارِ میلیاردرها محسوب می‌شود. روسیه طی چند قرن اخیر از جمله کشورهای قدرتمند و ثروتمند جهان بوده‌است و بناهای باشکوه و آثار هنری بسیاری در آن به‌وجود آمده که در دنیا شناخته شده‌اند. موزه‌ها، گالری‌ها و کتابخانه‌های روسیه یکی از غنی‌ترین از نوع خود در جهان به حساب می‌آیند.

واحد پول روسیه روبل است. روسیه با تولید ناخالص داخلی ۱٫۵۷۸ تریلیون دلار در سال ۲۰۱۷ هشتمین اقتصاد بزرگ جهان (ششمین بر مبنای قدرت برابری خرید) بوده‌است. این کشور پس از فروپاشی شوروی به اقتصاد بازار روی آورده‌است و به منابع طبیعی عظیم خود متکی است. درآمد سرانهٔ این کشور در سال ۲۰۱۳ بیش از ۱۸ هزار دلار (بر مبنای قدرت برابری خرید) که این کشور را در رتبه پنجاه و هفتم دنیا می‌نشاند. این کشور یکی از پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل، عضو گروه هشت، شورای اروپا، سازمان تجارت جهانی، سازمان همکاری شانگهای و کشورهای مستقل همسود است.

ولادیمیر پوتین Влади́мир Влади́мирович Пу́тин متولد ۷ اکتبر ۱۹۵۲ از ۷ می ۲۰۱۲ رئیس دولت، ضامن قانون اساسی، حقوق و آزادی‌های شهروندان روسیه است. و دمیتری مدودف Дмитрий Анатольевич Медведев متولد ۱۴ سپتامبر ۱۹۶۵ نخست‌وزیر روسیه است. سیاست کنونی روسیه، همکاری و عدم تنش با غرب و تلاش برای یکپارچگی و همبستگی مردمان این کشور است؛ اما به خاطر گسترش ناتو به شرق و پس از درگیری با گرجستان بر سر اوستیای جنوبی و الحاق کریمه به خاک خود، روابط روسیه و غرب به تیرگی گراییده‌است.

پیشینه

تاریخ روسیه به سده چهاردهم میلادی بازمی‌گردد که قلمرو پادشاهی تجاری مسکو به عنوان بازیگر اصلی در بین چندین منطقه کوچکتر مشابه مطرح شد. ایوان چهارم، معروف به ایوان مخوف، نخستین حاکم مسکو بود که خود را تزار نامید. در سده هفدهم رومانفها به حکومت روسیه دست یافتند و تا سیصد سال بر این کشور حکومت کردند. پتر کبیر و کاترین کبیر از بنام‌ترین این پادشاهان بودند که جنگها و اصلاحات زیادی را در جهت مدرن سازی این کشور پیاده کردند و با اقدامات بزرگشان روسیه را به ابرقدرت اوراسیا تبدیل کردند.

در اوایل سده بیستم، نارضایتی‌های عمیق در میان بخش‌های مختلف جامعه روسیه به اعتراضات گسترده‌ای در این کشور انجامید. در شرایطی که حاکمان کشور نسبت به درد و رنج توده‌های مردم بی‌تفاوت به نطر می‌رسیدند، جریان‌های سیاسی رادیکال در کشور نیرو گرفتند. رخداد معروف به دوشنبه خونین در سال ۱۹۰۵، شکست از ژاپن در جنگ ۱۹۰۵ و شکست‌های این کشور در جنگ جهانی اول به این نارضایتی‌ها بسیار دامن زد. با آغاز جنگ جهانی اول در ۱۹۱۴ میلادی، حکومت تزاری در پی آن بود سیاست‌های توسعه طلبانه خود را تعقیب کند و در عین حال شورش‌های داخلی را به بهانه وقوع جنگ خاموش نماید. تلاش‌های روسیه برای توسعه اراضی خود متوجه دو منطقه بالکان و تنگه‌های بسفور و داردانل بود؛ چراکه بخش بزرگی از صادرات روسیه به ویژه غلات از این تنگه‌ها می‌گذشتند. سیاستمداران و نیروی دریایی روسیه به خوبی از سلطه آلمان بر عثمانی مطلع بودند و آن را برای منافع اقتصادی روسیه زیان آور می‌دانستند. ضعف درونی حکومت تزاری و الحاق این تنگه‌ها به روسیه از راه جنگ امکان‌پذیر نبود از این رو دولت تزار به اتحاد فرانسه و انگلستان پیوست تا بتواند از این طریق بر تنگه‌ها مسلط شود. بدین ترتیب روسیه وارد جنگ شد. طبقات حاکم می‌پنداشتند در این جنگ احساسات وطن پرستانه کارگران و قشرها ضعیف جامعه بر احساسات انقلابی آنان چیره خواهد شد و این خود بتواند روسیه را احیا کند. اما روسیه تحمل یک جنگ بزرگ را نداشت و نیروهای آلمانی و اتریشی به راحتی واحدهای روسی را درهم شکستند. هرج و مرج اقتصادی شدیدتر شد و بحران سوخت بروز نمود. جنگ بر کشاورزی هم اثر گذاشت و قطع صادرات غله نتوانست اثرات زیان بار کمبود مواد غذایی را جبران کند. فقر و تیره‌روزی به مرور افزایش یافت و این امر به شورش‌ها و اعتصابات کارگران دامن زد. شکست‌های ارتش روسیه نیز به این وضعیت دامن می‌زد. از سال ۱۹۱۶ با تضعیف حکومت تزارها روند اعتراضات مردمی در نواحی مختلف روسیه تشدید شد و در پتروگراد، مسکو و دیگر شهرهای روسیه نیز احزاب انقلابی و دهقانان و کارگران شرایط سرنگونی تزار را فراهم آوردند. با استعفای تزار نیکلای دوم در مارس ۱۹۱۷ میلادی حکومت تزاری عملاً سرنگون به نظر می‌رسید. پس از آن دولت موقت روی کار آمد. الکساندر فیودورویچ کرنسکی Алекса́ндр Фёдорович Ке́ренский چهره برجسته این دولت محسوب می‌شد که در مقام وزارت دادگستری و با تعقیب و مجازات متهمین به فساد و جنایات گذشته، شهرت پیدا کرده بود. در نیمه ماه مارس ۱۹۱۷ تبعیدیان و فراریان روسی از چهار گوشه جهان؛ از اروپا و آمریکا تا سیبری، به سوی پتروگراد سرازیر شدند. از میان هزاران نفری که در بهار ۱۹۱۷ به روسیه بازگشتند، از هر گروه و طبقه ای؛ از انقلابیون قدیمی و سوسیالیست‌ها و لیبرال‌ها گرفته تا روشنفکران و دانشجویان همگی به کشور بازگشتند. گرچه تا ورود لنین به پتروگراد در ۱۶ آوریل ۱۹۱۷، خطری جدی دولت موقت را تهدید نمی‌کرد. لنین با تجاربی که در سال‌های فرار و تبعید اندوخته بود و شیوه خاصی که در مبارزات سیاسی داشت، توانست طی مدتی کمتر از هفت ماه مسیر انقلاب روسیه را تغییر دهد و با براه انداختن انقلاب دومی که به انقلاب بلشویکی شهرت یافت، مسیر تاریخ روسیه را عوض کند.

نخستین حکومت لنین با جنگ داخلی علیه حامیان سلطنت همراه بود و پس از مدتی رقابت برای جانشینی لنین شدت گرفت. وی در سال ۱۹۲۴ درگذشت و استالین در سال ۱۹۲۹ به رهبری بلامنازع حزب کمونیست شوروی دست یافت. سیاست‌های استالین به صنعتی‌سازی سریع کشور انجامید اما حکومت او با حجم غیرمنتظره‌ای از پاکسازی‌های سیاسی، تبعیدهای دسته‌جمعی و حبس و زندان همراه بود. در ژوئن ۱۹۴۱، آلمان به شوروی یورش برد و جنگی چهارساله درگرفت که ۲۷ میلیون شهروند شوروی در آن جان باختند. روسیه در جنگ جهانی دوم پیروز شد و کنترل سیاسی بیشتر قلمرو اروپای شرقی و مرکزی را برای خود تضمین کرد. استالین تا زمان مرگش در سال ۱۹۵۳ در مسند قدرت باقی ماند. در این دوران حزب کمونیست با استفاده از دستگاه امنیتی عظیم خود بر تمام جنبه‌های زندگی اجتماعی جامعه تسلط یافت و شوروی با پرداخت بهایی گزاف از حیات انسان‌ها به یک ابرقدرت صنعتی و نظامی بدل شد.

خروشچف جانشین استالین تلاش کرد تا جنبه‌های بی‌رحمانه حکومت استالین را افشا کرده، و در عین حال، بخش‌های کلیدی حکومت کمونیستی را حفظ کند. وی سانسور را در جامعه کاهش داده و سیاست خارجی همزیستی مسالمت‌آمیز با غرب را در پیش گرفت، اما با سرکوب قیام سال ۱۹۵۶ مجارستان، سلطه شوروی بر دولت‌های دست‌نشانده این کشور ادامه یافت. با این حال، دستگاه حزبی اعتماد خود را به وی از دست داده و اعتبار خروشچف در پی نحوه رویارویی او با بحران موشکی ۱۹۶۲ کوبا کاهش یافت. خروشچف در سال ۱۹۶۴ در یک کودتای حزبی برکنار شد. در دوران برژنف جانشین خروشچف، شرایط زندگی برای توده‌های مردم پیش‌بینی پذیرتر و مناسب‌تر شد اما سرکوب سیاسی ادامه یافت. با این حال، با توجه به کاهش رشد اقتصادی و سربرآوردن مشکلات اجتماعی دوران برژنف به «عصر رکود» نامبردار شد. از سال ۱۹۷۹، شوروی در جنگی دراز و خونبار در افغانستان درگیر شد. یک نسل کامل قربانی جنگ شوروی در افغانستان شدند.

 

تقسیمات کشوری

 

جغرافیا

کشور روسیه در آسیای شمالی و اروپای خاوری واقع است و با اقیانوس آرام شمالی و اقیانوس منجمد شمالی؛ و نیز با دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک مرز آبی دارد. روسیه با ۱۴ کشور آسیایی و اروپایی مرز زمینی، و با کشورهای پیرامون دریای برینگ، دریای ژاپن، دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک ارتباط دریایی دارد. روسیه یکی از کشورها با بیشترین ذخایر آب شیرین است. آبهای سطحی ۱۲/۴ درصد از روسیه را تشکیل می‌دهند که ۸۴ درصد آن در شرق اورال متمرکز است. دریاچه بایکال با ۳۱۷۰۰ کیلومتر مربع بزرگ‌ترین منبع آب شیرین و عمیق‌ترین دریاچه جهان به‌شمار می‌رود.

همسایگان زمینی روسیه عبارتند از:

در جنوب خاور (آسیا): کره شمالی، چین، مغولستان، و قزاقستان

در جنوب باختر (قفقاز): جمهوری آذربایجان و گرجستان

در باختر (اروپا): اوکراین، بلاروس، لتونی، استونی، فنلاند، و نروژ؛ و در بخش جدامانده کالینینگراد با کشورهای لیتوانی و لهستان. کشیدگی مساحت روسیه از کالینینگراد؛ غربی‌ترین نقطه در نزدیکی دریای بالتیک تا ولادی‌وستوک؛ شرقی‌ترین منطقه در ساحل اقیانوس آرام (حدود ۹ هزار کیلومتر) است. فدراسیون روسیه بیشترین مرز با قزاقستان و کمترین را با کره شمالی داراست.

 

روسیه ۹ منطقه زمانی دارد. از کالینینگراد (بخش اروپایی روسیه) که ۱ ساعت از وقت مسکو عقب‌تر است تا ماگادان (شرق روسیه) که ۸ ساعت از وقت مسکو جلوتر است.

شهرها

Moscow
مسکو
Saint Petersburg
سن پترزبورگ
Novosibirsk
نووسیبیرسک
Yekaterinburg
یکاترینبورگ

رتبه شهر نام به روسی از توابع جمعیت

Nizhny Novgorod
نیژنی نووگورود
Samara
سامارا
Kazan
قازان
Omsk
امسک

۱ مسکو Москва کلان‌شهر مسکو ۱۲٬۳۸۱٬۰۰۰
۲ سن پترزبورگ Санкт-Петербург سن پترزبورگ ۵٬۲۸۲٬۰۰۰
۳ نووسیبیرسک Новосибирск استان نووسیبیرسک ۱٬۶۰۳٬۰۰۰
۴ یکاترینبورگ Екатеринбург استان سوردلوفسک ۱٬۴۵۶٬۰۰۰
۵ نیژنی نووگورود Нижний Новгород استان نیژنی نووگورود ۱٬۲۶۷٬۰۰۰
۶ سامارا Самара استان سامارا ۱٬۱۷۰٬۰۰۰
۷ قازان Казань تاتارستان ۱٬۲۳۲٬۰۰۰
۸ امسک Омск استان امسک ۱٬۱۲۹٬۱۲۰
۹ چلیابینسک Челябинск استان چلیابینسک ۱٬۰۹۳٬۶۹۹
۱۰ روستوف-نا-دونو Ростов-на-Дону استان روستوف ۱٬۰۴۸٬۹۹۱
۱۱ اوفا Уфа باشقیرستان ۱٬۰۲۴٬۸۴۲
۱۲ ولگاگراد Волгоград استان ولگوگراد ۱٬۰۲۱٬۲۰۰
۱۳ پرم Пермь سرزمین پرم ۹۸۵٬۷۹۴
۱۴ کراسنویارسک Красноярск سرزمین کراسنویارسک ۹۴۷٬۸۰۱
۱۵ وورونژ Воронеж استان ورونژ ۸۴۳٬۴۹۶
۱۶ ساراتوف Саратов استان ساراتوف ۸۳۰٬۹۵۳
۱۷ تولیاتی Тольятти استان سامارا ۷۲۰٬۳۴۶
۱۸ کراسنودار Краснодар سرزمین کراسنودار ۷۱۰٬۶۸۶
۱۹ ایژوسک Ижевск اودمورتیا ۶۱۱٬۰۴۳
۲۰ یاروسلاول Ярославль استان یاروسلاول ۶۰۶٬۳۳۶
سرشماری سال ۲۰۰۹ میلادی

فرهنگ

روسیه از نظر تنوع فرهنگی یکی از رنگارنگ‌ترین کشورهاست. بیش از ۱۶۰ گروه مختلف از فرهنگ‌ها و قومیت‌های گوناگون در این کشور زندگی می‌کنند. از سالیان پیش، اسلاوها، باشقیرها، تاتارها، اهالی چچن، چوواش‌ها، اینگوش‌ها و دیگر اقوام روسیه با اشتراکات زیاد توانسته‌اند تولیدات فرهنگی متفاوتی را به مردم جهان ارائه کنند. موسیقی، ادبیات، نقاشی، هنر مینیاتور و باله حاصل تلاش این فرهنگ‌های گوناگون است که با ارائه گونه‌های مختلف توانسته‌اند به رشد بخشهایی از فرهنگ روسیه یاری رسانند. به گفته روس شناسان، یکی از دلایل چیره شدن ادبیات روس بر غرب در قرن‌های ۱۸، ۱۹ و ۲۰ همین گوناگونی فکری و فرهنگی بوده‌است. فرهنگ روسیه بر پایه‌های فرهنگ شرقی بنا شده؛ فرهنگی با زیرساخت‌های شرقی که همچنان به حیات خود ادامه می‌دهد. محور اغلب فعالیتهای فرهنگی در روسیه بر پایه احیاء و تقویت فرهنگ سنتی، پاسداشت مراسم آیینی و حفظ ارزش‌ها و میراث گذشته‌است.

ادبیات روسی نه تنها ارزش‌های زیباشناختی، ایده‌ها، اخلاق و معنویات را منعکس می‌کند بلکه در واقع انعکاس دهنده فلسفه روسیه است. تا قرن هجدهم میلادی عملاً ادبیات سکولار در روسیه وجود نداشت و متون ادبی بر پایه تاریخ، طبیعت و زندگی مردمان روس بنا شده بود. پس از آن از قرن هجدهم ادبیات سکولار میان شاعران و نویسندگان روسی نفوذ کرد. از جمله شاعران این دوره واسیلی تردیاکوفسکی Василий Тредиаковски، گاوریِل رومانوویچ درژاوین Гаврии́л Рома́нович Держа́вин، میخاییل واسلویچ لومونوسف Михаи́л Васи́льевич Ломоно́сов و نویسندگانی چون نیکالای میخاییلویچ کارامزین Никола́й Миха́йлович Карамзи́н والکساندر نیکالایویچ رادیشف Алекса́ндр Никола́евич Ради́щев را می‌توان نام برد. پس از آن از جمله شاعران معروف روسیه می‌توان به الکساندر سرگیویچ پوشکین Александр Сергеевич Пушкин میخاییل یوریویچ لرمانتوف Михаил Юрьевич Лермонтов آنا آندریِونا آخماتووا А́нна Андре́евна Ахма́това و ولادیمیر ولادیمیرویچ مایاکفسکی اشاره کرد. از نویسندگان بنام کلاسیک روس نیز فئودور میخاییلویچ داستایوفسکی Фёдор Михайлович Достоевский، لف نیکلایویچ تولستوی Лев Николаевич Толстой، آنتون پاولویچ چخوف Антон Павлович Чехов و ایوان الکساندرویچ بونین Иван Алексеевич Бунин شهرت جهانی دارند. اکنون نیز روس‌ها بسیار به فرهنگ و ادب کلاسیک خود می‌بالند و با وجود نویسندگان و شاعران جوان و اهل ذوق امروزی، همچنان در کتابخانه هر خانواده روس، ادبیات کلاسیک جایگاه ویژه ای داراست.

هنر نقاشی در روسیه از دیرباز مورد توجه بوده‌است و هنرمندانی بنام در این عرصه می‌زیسته‌اند. گرچه اولین پرتره‌های واقع گرایانه در اوسط و اواخر قرن هفدهم میلادی و به صورت جدی تر در قرن هجدهم نمود پیدا کردند. در این دوران نقاشانی چون دیمیتری گریگورویچ لِویتسکی (Дми́трий Григо́рьевич Леви́цкий (۱۷۳۵—۱۸۲۲ و ولادیمیر لوکیچ بٌرٌویکووسکی (Влади́мир Луки́ч Боровико́вский (۱۷۵۷ —۱۸۲۵) مشهورند. از همان زمان هنر نقاشی روسی روند جهانی در پیش گرفت و هنرمندان برجسته قرن نوزدهم روسیه ظهور کردند.

مجسمه‌سازی نیز در روسیه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این هنر بویژه پس از روی کارآمدن پتر اول گسترش یافت و جلوه ای از سبک پیکرنگاری خلاقانه روسی را به نمایش می‌گذارد. در پارک‌ها، موزه‌ها، ایستگاه‌های مترو، نمای داخلی و بیرونی کاخ‌های دوران امپراتوری و میدان‌ها و خیابان‌های شهرهای روسیه مجسمه‌های زیبایی مشاهده می‌شوند که نمایانگر تاریخ این کشور چه دوران قبل از انقلاب اکتبر و چه پس از آن است. همچون مجسمه یک مرد و زن که در دستانشان داس و چکش دیده می‌شود به نام (زن و مرد کارگر)، کاری ست از پیکرنگار آن دوران وِرا ایگناتِونا موخینا (Ве́ра Игна́тьевна Му́хина (۱۸۸۹—۱۹۵۳ که در نزدیکی ایستگاه مترو پارک ودنخا ВДНХ نصب شده و به یک ایده و نماد دوران شوروی در مسکو بدل شده‌است. در روسیه موزه‌ها و گالری‌های بسیاری وجود دارند. روس‌ها به هنر روسی افتخار می‌کنند و همواره بازدید از این موزه‌ها و گالری‌ها در برنامه آنها جای دارد. از میان این اماکن، موزه تریتیکوف Государственная Третьяковская галерея، موزه هنرهای زیبا به نام الکساندر پوشکین Государственный музей изобразительных искусств им. А. С. Пушкина در مسکو و موزه ارمیتاژ سنت پتربورگ Эрмитаж از معروف‌ترین و دیدنی‌ترین آنها محسوب می‌شوند.

تئاتر روسی نیز همچون تاریخ این کشور به بخش‌های مختلف از تئاتر دوران قدیم روسیه، تئاتر دوران پادشاهی، دوران کاترین، امپراتوری، تئاتر دوران شوروی تا تئاتر معاصر تقسیم و ژانرهای متفاوتی از قبیل رمانتیک، موزیکال، باله، طنز، پانتومیم و تجربی را دربرمی گیرد. از قرن‌های گذشته این هنر نزد روس‌ها رشد کرده و اکنون به یکی از قابل توجه‌ترین و مهم‌ترین ارکان هنر در روسیه تبدیل شده‌است. سالن تئاتر روسیه، بالشوی تئاتر Большой театр و مالی تئاتر Малый театр از معروف‌ترین و فعال‌ترین در مسکو و تئاتر مارینسکی Мариинский театр در سنت پتربورگ محل اجرای نمایش‌ها در ژانرهای مختلف اند.

آیین‌ها و جشن‌های روس‌ها تنوع بسیاری دارد. ریشه و سرچشمه مراسم و آیین‌های تقویمی در روسیه از زمان باستان باقی مانده‌اند. جشن‌های تقویمی که به تغییر فصول یا ریشه مذهبی بر می‌گردد مانند ماسلنیتسا، سال نو میلاد مسیح، عید پاسخا، روز ایوان کوپالا همواره در روسیه با آداب خاصی برگزار می‌شوند. برخی جشن‌ها نیز یادبود روزهای مهم در تاریخ کشور و ملت است مانند روز جهانی زن، روز مدافعان میهن، روز پیروزی. در روسیه حتی روزهای مربوط به شهرها نیز وجود دارند که جشن‌های ویژه ای برای آن برگزار می‌شود؛ مانند روز مسکو که اوایل ماه سپتامبر برپا می‌شود. جشن‌های مربوط به مشاغل نیز از جایگاه ویژه ای برخوردارند. از جمله این جشن ها؛ روز کارگران معدن، روز معلم، روز پزشک، روز دیپلمات، روز کارمندان فرهنگی، روز پرستار و روز وکیل را می‌توان نام برد.

ماسلنیتسا جشن استقبال از بهار و شکوفایی ست که هرسال بسته به تاریخ عید پاسخا یا همان عید پاک زمان برگزاری آن تغییر می‌کند. معمولاً فاصله برگزاری این جشن تا پاسخا حدود هفت هفته است. جشن‌های مربوط به ماسلنیتسا یک هفته ادامه دارد و هر روز به یک نام خوانده می‌شود. ماسلنیتسا از دوشنبه آغاز و یکشنبه ۷ روز بعد خاتمه می‌یابد. این جشن آمدن بهار را خبر می‌دهد و از خوراکی‌های معروف آن بلینی ست که گرد و روغنی پخته می‌شود و نماد خورشید است. روز آخر جشن که روز بدرقه ماسلنیتساست با روشن کردن آتش یا آتش زدن مترسک سرما و زمستان همراه است.

عید پاسخا با آداب خاصی برگزار می‌شود. انجام مراسم عشاء ربانی و گردهمایی در کلیساها، رنگ آمیزی و تزیین تخم مرغ، پختن شیرینی و کیک‌های مخصوص، دیدوبازدیدهای خانواده‌ها و دوستان است از آن جمله اند. پاسخا در سال ۲۰۱۹ بنابر تقویم روسی خورشیدی از ۲۱ آوریل تا ۲۸ آوریل است.

۸ مارس روز جهانی زن در روسیه نیز گرامی داشته می‌شود. در این روز زنان و مادران مورد تقدیر قرار می‌گیرند، هدیه می‌گیرند و همه اعضای خانواده از آنان به پاس زحماتشان تشکر می‌کنند.

جشن ایوان کوپالا همان جشن فرارسیدن تابستان است که معمولاً دوهفته پس از شروع فصل تابستان برگزار می‌شود. خدای حاصلخیزی و فراوانی در تابستان نزد مردمان روس باستان کوپالا نام داشت و برای گرامیداشت این خدا، شب‌ها ترانه سر می‌دادند و از روی آتش می‌پریدند. اما پس از ظهور مسیحیت در روسیه این جشن با آداب مسیحیان درآمیخت و خدای کوپالا را پس از غسل تعمید، ایوان نامیدند.

از دیگر جشن‌های بسیار مهم روسیه گرامیداشت روز پیروزی День Победы؛ ۹ می است. این جشن به یاد قهرمانی‌ها و جانفشانی‌های مردمان روس در جنگ جهانی دوم برگزار می‌شود. ۹ می ۱۹۴۵ ارتش شوروی بر ارتش آلمان نازی غلبه یافت و چهار سال نبرد خونین پایان گرفت. این پراهمیت‌ترین اتفاق در تاریخ روسیه معاصر است و جشن‌های بسیاری در سراسر کشور به مناسبت آن برگزار می‌شود. رژه ارتش در میدان سرخ با حضور ولادیمیر پوتین و شخصیت‌های مهم نظامی و دولتی نیز از جمله مراسم خاص این روز است.

مشاهیر فرهنگی

ویچسلاو ایوانوف Вячесла́в Ива́нович Ива́нов؛ (۱۶ ژوئیه ۱۹۴۹–۲۸ فوریه ۱۸۶۶) را فرزانه شعر نمادگرایی روسیه خوانده‌اند. شاعر، محقق و منتقد ادبی بود و در مسکو زاده شد. در دانشگاه برلین در رشته تاریخ و ادبیات و زبان دوران باستان تحصیل کرد و رساله دکتری خود را در ۱۹۲۳ میلادی به پایان رساند. به زبان‌های آلمانی و ایتالیایی مسلط بود. در آغاز پیشه تاریخ‌دانی و واژه‌شناسی را دنبال می‌کرد تا آنکه نخستین مجموعه شعر خود به نام «ستارگان راهنما» را در ۱۹۰۲ منتشر کرد و در جایگاه شاعران نمادگرا قرار گرفت. در ۱۹۰۴ مقاله ای در نشریه «راه نو» منتشر نمود به نام «کیش یونانی رنج و ایزد جاوید» که سر و صدای زیادی به پا کرد. در همان سال شعری به نام «شفافیت» سرود و در سال ۱۹۰۷ شعر «اروس»، ۱۹۱۱ «شور قلبی» و ۱۹۱۲ «راز لطیف» را منتشر کرد. انقلاب روسیه او را مجبور به مهاجرت کرد. در ایتالیا ادبیات اسلاو تدریس می‌کرد و مقالات متعددی به زبانهای آلمانی و ایتالیایی نوشت. او در سالهای پایانی عمر تحولی را در خلاقیت خود تجربه کرد و وضوح و سادگی و پیوستگی احساس را در «دفتر خاطرات رم» به مخاطب عرضه نمود.

میخاییل باختین Михаи́л Миха́йлович Бахти́н؛ (۷ مارس ۱۹۷۵–۱۷ نوامبر ۱۸۹۵)از رهبران مکتب شکل گرایی روسی ست. وی پژوهشگر ادبی و نظریه‌پرداز بود که او را بنیانگذار پست فرمالیسم می‌دانند. باختین در اودسا دبیرستان را تمام کرد و در ۱۹۱۳ میلادی وارد دانشکده زبان‌شناسی تاریخی شد و خود سال بعد از آن به دانشگاه پتربورگ رفت. او از محضر استادانی چون زلینسکی؛ پژوهشگر ادبیات کلاسیک، وودنسکی، فیلسوف برجسته و تروفسکی؛ استاد زبان وادبیات اسپانیایی بهره برد و در اثر خود «تراژدی هومری» از این شاگردی استفاده کرده‌است. باختین در ۱۹۲۹ کتاب «مسائل بوطیقای داستایفسکی» را منتشر کرد و در آن منطق مکالمه را با نام چندصدایی معرفی نمود. وی سال‌های جنگ را در مسکو گذراند. وی رساله ای در باب رابله؛ نویسنده سده شانزدهم فرانسه نگاشت که به عنوان رساله دکتری وی سالها بعد در ۱۹۶۵ میلادی منتشر شد. باختین در این اثر می‌گوید هر بوطیقایی که شایسته این نام باشد باید بر تعریف تازه ای از موضوع استوار گردد، متون ادبی باید همچون فرایندی اجتماعی تلقی شود که عمیقاً در تاریخ جای دارد. آثار عمده او که به فارسی ترجمه شده‌اند: ۱- مقاله روش‌شناسی علوم انسانی ۲- تخیل مکالمه ای.

اولگا برگولتس О́льга Фёдоровна Бергго́льц؛ (۱۳ نوامبر ۱۹۷۵–۱۶ می ۱۹۱۰) شاعر، نویسنده، روزنامه‌نگار و عضو اتحادیه نویسندگان شوروی، متولد لنینگراد است. نخستین مجموعه شعرش در ۱۹۳۴ میلادی منتشر شد و در پی آن کتاب «ترانه‌ها» ۱۹۳۵ و «برگ ریزان» ۱۹۳۸ از این بانوی روس انتشار یافت. خاطرات وی از محاصره لنینگراد به نام‌های «لنینگراد» ۱۹۴۲ و «جاده تر» ۱۹۴۵ حکایت محاصره ۹۰۰ روزه این شهر در جریان جنگ جهانی دوم و دیدگاه او نسبت به رویدادها را بیان می‌کند. او در این یادداشت‌ها با لحنی ساده، از ایمان، شجاعت و غرور مدافعان شهر و کشورش می‌گوید. این نوشته‌ها به نوعی بازتاب تجارب نسل اوست. در ۱۹۵۱ به دلیل سرودن اشعار حماسی، جایزه دولتی لنین را دریافت کرد. فیلم مستندی از زندگی او در سال ۲۰۱۰ میلادی ساخته شد.

ایوان بونین Ива́н Алексе́евич Бу́нин؛ (۸ نوامبر ۱۹۵۳–۲۲ اکتبر ۱۸۷۰) شاعر و نویسنده روس، برنده جایزه نوبل ادبیات ۱۹۳۳ میلادی است. او از خانواده ای اشرافی، درونگرا و علاقه‌مند به سفر بود. ابندا کار خود را از روزنامه‌نگاری آغاز کرد و بعدها پا به عرصه ادبیات و نویسندگی گذارد. شعر و نثر او مضامینی از غنای طبیعت، زیبایی اندوه زا و شب را تداعی می‌کند. نثر وی ثابت می‌کند که یکی از استادان بزرگ زبان و ادبیات روسی ست. داستان‌هایش تغزلی و سرشار از توصیف‌های طولانی از طبیعت است. با انقلاب بلشویکی در روسیه تصمیم به مهاجرت گرفت و در پاریس ساکن شد. بونین را از آخرین نمایندگان ادبیات سده نوزدهم روسیه می‌دانند، اگرچه وی تا نیمه دوم سده بیستم زندگی می‌کرد اما تنها دربارهٔ روسیه ای می‌نوشت که تولستوی و چخوف ترسیم می‌کردند. وی هنگام دریافت جایزه نوبل ادبیات گفت که به هیچ سبک خاصی تعلق ندارد؛ نه سمبولیست است نه ناتورالیست، بیشتر عمرش را در روستاها گذرانده و در نهایت این شعر سعدی را می‌خواند که: در اقصای عالم بگشتم بسی.. به‌سر برده‌ام ایام با هرکسی.. تمتع به هر گوشه ای یافتم.. ز هر خرمنی خوشه ای یافتم… از آثار منتشر شده بونین به فارسی می‌توان به «گذرگاه‌های سایه سار»، «آقایی از سانفرانسیسکو» و «پولدار» اشاره کرد.

باریس پاسترناک Бори́с Леони́дович Пастерна́к؛ (۳۰ می ۱۹۶۰–۱۰ فوریه ۱۸۹۰) شاعر، نویسنده و مترجم روسی از خانواده ای فرهیخته و هنرمند متولد مسکو است. کیش خانواده یهودی بود اما پاسترناک به مسیحیت گروید. وی اولین شعر خود را در سن ۲۳ سالگی سرود. پس از آن اشعار بیشتری سرود و شعرهایش در چارچوب سمبولیسم قرار داشت اما با توع بیشتر. در دانشگاه فلسفه خواند و به فلسفه کانت علاقه‌مند شد. فعالیت وی با بروز جنگ جهانی اول درهم ریخت اما پس از انقلاب ۱۹۱۷، در کمیساریای خلق استخدام شد و در آنجا با آثر مارسل پروست آشنا گشت. در سال ۱۹۳۵ میلادی اشعارش تجدید چاپ و به ۵ زبان خارجی ترجمه شدند. در ۱۹۵۶ نوشتن رمان «دکتر ژیواگو» را تمام کرد و در ۱۹۵۸ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. آثار ترجمه شده وی به فارسی عبارتند از: دکتر ژیواگو، زندگی خواهر من است و چهار نامه.

ورا پانووا Ве́ра Фёдоровна Пано́ва؛ (۳ مارس ۱۹۷۳–۲۰ مارس ۱۹۰۵) نویسنده روس متولد شهر روستوف است. او نویسندگی را در جریان جنگ جهانی دوم آغاز کرد و رمان «همسفران» در ۱۹۴۶ از وی نویسنده ای معتبر ساخت. پانووا با این داستان جایزه استالین را دریافت نمود. این داستان تنها از جنگ و قهرمانی سربازان نمی‌گوید بلکه به زندگی خصوصی و مشکلات خانواده سربازان می‌پردازد اما همه چیز را به شکلی توصیف می‌کند که پرشور و غرورآفرین باشد. این بانوی نویسنده، رمان «کارخانه» را در ۱۹۴۷ و «گذشت سالها» را در ۱۹۵۳ نگاشت. او داستان‌نویس کودکان نیز بود و «سریوژا»، «والیا و والودیا» از دید کودکانه روایت می‌شوند. از آثار او که به فارسی ترجمه شده‌اند: «سریوژا» و «هم قطارها» را می‌توان نام برد.

یِوگِنی زامیاتین Евге́ний Ива́нович Замя́тин؛ (۱ فوریه ۱۸۸۴–۱۰ مارس ۱۹۳۷) نویسنده، منتقد، نمایشنامه نویس و یکی از موثرترین افراد در تکوین ادبیات روسی به ویژه در دهه ۱۹۲۰ ادبیات این کشور به حساب می‌آید. پدرش کشیش ارتدوکس و معلم مدرسه ابتدایی و مادرش نوازنده چیره‌دست پیانو بودند. در ۱۹۰۲ زامیاتین دانشجوی مهندسی دریا در مؤسسه پلی تکنیک سن پترزبورگ بود. در سال ۱۹۰۵ به حزب بلشویک پیوست. از حدود ۱۹۰۸ به عنوان نویسنده مطرح شد. از ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۱ آثاری منتشر کرد که چندان مورد استقبال نبودند. از ۱۹۱۱ نوشتن را به صورت جدی آغاز نمود. رمانی با عنوان «یک حکایت شهرستانی» در نشریه ادبی «زاویتی» منتشر کرد و با آن در سراسر روسیه مشهور شد. رمان «دخمه فراموش شده»، «آوریل»، «زهدان»، «جان‌سخت‌ها» و «آفریقا» از دیگر آثار او طی سال‌های ۱۹۱۴–۱۹۱۶ هستند. مضمون اصلی در رمان‌های قبل انقلاب زامیاتین اغلب حکایت کارکنان دولت، روحانیان، بازرگانان و طبقه متوسط جامعه بود. پس از انقلاب ۱۹۱۷، وی از نیروی انقلاب استقبال می‌کرد و نُمود آن در آثارش نیز هویداست اما به برخی عملکرد افراطی بلشویک‌ها انتقاد داشت و در سلسله مقالاتی که منتشر می‌نمود به سیاست‌های آنان می‌تاخت. رمان «صیاد انسان‌ها»، «شمال» و «غار» از دیگر آثار اوست. او در اوج فعالیت نویسندگی با ماکسیم گورکی دررفت‌وآمد بود و گورگی او را خبره زبان روسی می‌دانست و استعدادش را می‌ستود. زامیاتین با حمایت گورکی به نمایشنامه نویسی نیز روی آورد و نخستین نمایشنامه خود را به نام «شعله‌های سن دومینیک» در ۱۹۲۲ با مضمون ارتداد، اومانیسم و خطاپذیری در محیط اسپانیای قرن ۱۶ نوشت. امروزه در غرب بیشتر وی را با رمان «ما» که در سال ۱۹۲۷ نوشته شد می‌شناسند. این رمان با تصویرپردازی عالی و سبکی موجز جایگاه نویسنده را در سطح جهانی ارتقا داد. وی در ۱۹۳۱ شوروی را ترک کرد و در پاریس تا آخر عمر ماندگار شد. چند داستان کوتاه حاصل مهاجرت اوست. از این نویسنده رمان معروف «ما» به ترجمه بهروز مشیری در تهران چاپ شد و سپس در سال ۱۳۷۹ شمسی بار دیگر ترجمه و به چاپ رسید.

الکساندر سولژنیتسین Алекса́ндр Иса́евич Солжени́цын؛ (۸ اوت ۲۰۰۸–۱۱ دسامبر ۱۹۱۸) نویسنده روس و یکی از درخشان‌ترین استعدادها در نثر روسی پس از جنگ جهانی دوم است. وی در خانواده ای فرهنگی متولد شد و چون ۱۹۱۸ به دنیا آمد به او لقب فرزند اکتبر داده بودند چرا که در رژیم شوروی این لقب به فرزندانی داده می‌شد که پس از انقلاب اکتبر به دنیا آمده بودند و انتظار می‌رفت در بنای کمونیسم و در آینده آن نقش مهمی ایفا کنند. سولژنیتسین ریاضیات خوانده بود اما دوره‌هایی در زمینه ادبیات و فلسفه نیز گذراند. در کتاب‌هایش به سبب دانشی که در حوزه ریاضیات و فیزیک و پزشکی ارائه می‌کند، خواننده را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در زمان جنگ جهانی دوم به عنوان افسر به جنگ رفت و از آنجا نامه ای فرستاد که به صراحت اشتباهات استالین را برمی‌شمرد. به همین سبب در فوریه ۱۹۴۵ دستگیر و به مسکو اعزام شد. جرم او فعالیت ضد خلق و بهتان کینه ورزانه بود که نتیجه آن ۸ سال زندان و اردوگاه تأدیبی بود. وی همواره در آثار خود حکومت کمونیستی را محکوم و مورد پرسش قرار می‌داد و یکی از نیرومندترین معارضان رژیم شوروی و شخصیتی مؤثر در تاریخ روشنفکری قرن بیستم به حساب می‌آید. مدتی از زندگی خود را در تبعید گذراند و همواره توسط کا گ ب تحت نظر بود وی در سال ۲۰۰۸ در خانه ییلاقی خود واقع در حومه مسکو درگذشت و در صومعه دانسکی به خاک سپرده شد. در مراسم تشییع او پوتین، مدودوف، بسیاری هنرمندان و نویسندگان و مردم عادی شرکت داشتند. از آثار وی که به فارسی ترجمه شده‌اند می‌توان موارد ذیل را نام برد: خانه ماتریونا (۱۳۵۰ ش) به زمامداران شوروی (۱۳۵۵) جهانی از هم گسیخته (۱۳۶۰) بخش سرطان (۱۳۶۲) لنین در زوریخ (۱۳۶۴) مجمع الجزایر گولاگ (۱۳۶۶) شمعی در باد (۱۳۶۸) پله اول دوزخ (۱۳۷۱)

پوشش

لباس مردم روسیه در مناطق مختلف این کشور از تفاوت‌های برجسته ای برخوردار است، اما به سبب بروز حوادث مشترک در گذر سالیان دراز، پوشش‌های یکسانی پدید آمده‌است، که در این مورد، می‌توان چندین مورد را نام برد.

اوشانکا: در سده ۱۴ تا ۱۷ به عنوان کلاه رسمی کشور معرفی شد. کارایی این کلاه در برابر سرما سبب شد تا مردم روس در جای جایِ کشور، رفته رفته به استفاده از اوشانکا تشویق شوند. از سویی، استفاده رقصندگان روسی از آن در مناطق سردسیر، موجب شد تا جوانان ارتباط عمیقی با اوشانکا برقرار کنند. این کلاه امروزه به عنوان شناسنامه این کشور مورد توجه جهانیان واقع شده‌است.

سارافان: یکی دیگر از نشانه‌های فرهنگ روس در سراسر جهان، پوششی به نام سارافان است. این روپوش در ابتدا توسط زنان روستایی استفاده شد و رفته رفته راهش به شهرهای بزرگ راه یافت. کارشناسان و تاریخدانان معتقدند ریشه شکل‌گیری آن در سال ۱۳۹۷ توسط زنان روستایی بوده‌است، و ایجاد مزارع اشتراکی سبب شد تا سارافان در سده ۲۰ به عنوان یک پوشش مناسب به محبوبیت بالایی رسد.

کوکوشنیک: این نوع کلاه برای نخستین بار در سده ۱۶ میلادی توسط اسلاوهای روس استفاده می‌شد. تفاوت کوکوشنیک با نمونه‌های دیگر در این است که این کلاه، همه موهای سر را می‌پوشاند. این مورد هم نمونه دیگریست که نشانگر شکوفایی فرهنگ روس با کمک اقوام دیگر است.

موسیقی

موسیقی بخش جدایی ناپذیر زندگی روس‌ها را تشکیل می‌دهد و از دیرباز موسیقی و باله جای خود را میان روس‌ها حفظ کرده‌است. پیُتر ایلیچ چایکوفسکی Пётр Ильич Чайковский موسیقی دان روس برای همگان آشناست. موسیقی فولکلور محلی روسیه همانند غذا رنگارنگی بسیاری دارد، اما پرداختن قومیت‌های مختلف به موسیقی محلی، سبب شده تا موسیقی در سراسر روسیه ریشه بدواند. آواز، آهنگ، و ترانه های محلی با اثرگذاری بر سرودهای حماسی توانستند گروهی از مردم را در سده ۱۹ و ۲۰ به انقلاب‌های گوناگون نزدیک کند. در واقع، اثرگذاری موسیقی‌های حماسی که از موسیقی محلی ریشه گرفته‌است در برهه‌های تاریخی توانست اهداف خاصی را در بین مردم پیش ببرد. از تأثیرات دیگر نواهای محلی می‌توان به شکل‌گیری گروه‌های موسیقی بنامی در این کشور اشاره کرد. به دیگر بیان، شمار زیاد اقوام در روسیه توانسته بر بار موسیقی این کشور بیفزاید.

باورها

در کشور روسیه ادیان متنوعی وجود دارند، قانون اساسی سال ۱۹۹۷ به ادیان مسیحیت، اسلام، یهودیت و بودایی اهمیت ویژه ای داده‌است. حدود ۵۱ درصد مردم روسیه را مسیحیان تشکیل می‌دهند که از این میان ۴۵ درصد مردم روسیه پیروان کلیسای ارتدوکس شرقی و ۶ درصد دیگر پیروان مذاهب کاتولیک و اندکی نیز پروتستان‌ها هستند.

اسلام نیز در روسیه از گستردگی ویژه ای برخوردار است و پیروان آن حدود ۴۰ گروه قومی در روسیه را شامل می‌شوند. مناطقی از روسیه با بیشترین جمعیت مسلمان عبارتند از: قفقاز شمالی، ناحیه ولگا، اورال و غرب سیبری. بیشتر مسلمانان در جمهوری‌های آدیغه، باشقیرستان، داغستان، اینگوشتیا، کاباردینو بالکاریا، کاراچای چرکسیا، اوستیای شمالی، تاتارستان و چچن زندگی می‌کنند. مسلمانان بسیاری نیز در منطقه فدرال مرکزی و در شهرهای بزرگی چون مسکو و سنت پتربورگ نیز ساکنند. مسجد جامع مسکو که در سال ۲۰۱۵ میلادی با حضور ولادیمیر پوتین افتتاح شد پذیرای بیش از ۱۰ هزار نفر است؛ و بزرگ‌ترین مسجد اروپا به‌شمار می‌رود. حدود بیش از ۲۰ میلیون نفر از جمعیت روسیه را مسلمانان تشکیل می‌دهند؛ گرچه آمار دقیقی در سرشماری‌ها از آنان اعلام نمی‌شود. اغلب مسلمانان روس، سنی مذهب اند. جمهوری خودمختار داغستان در جنوب روسیه در همسایگی با کشور جمهوری آذربایجان مهم‌ترین منطقه شیعه نشین روسیه و جمهوری خودمختار چچن و جمهوری خودمختار تاتارستان مهم‌ترین مراکز مسلمانان سنی مذهب در کشور روسیه هستند. آذری تبارهای مقیم روسیه نیز از دیگر شیعیان این کشور به‌شمار می‌روند.

دین یهودیت نیز در روسیه پیروان بسیاری دارد. حدود ۴ درصد از روس‌ها یهودی اند که عمدتاً در غرب روسیه سکونت دارند. روسیه چهارمین کشور جهان از نظر تعداد ساکنان یهودی است.

آیین بودایی در شرق روسیه پیروان زیادی دارد حدود ۶ درصد از مردم روسیه پیرو این آیین هستند.

سلطه کمونیسم در روسیه هفت دهه ادامه یافت و تأثیرات فراوانی از نظر فرهنگی و مذهبی بر این کشور گذاشته‌است گرچه کمونیست‌ها هرگز نتوانستند ادیان را در روسیه ریشه کن کنند و پس از فروپاشی شوروی و انحلال حاکمیت کمونیسم، دین در روسیه دوباره نقشی ویژه یافت و خصوصاً کلیسای ارتدوکس شرقی بخش گسترده‌ای از پیروانش را بازیافت اما کمونیسم باعث شد روسیه به یکی از بزرگترین کشورهای جهان با جمعیت بی‌دین تبدیل گردد در حال حاضر ۲۵ درصد از مردم این کشور خود را پیرو هیچ دینی نمی‌دانند.

جاذبه‌های گردشگری

روسیه دارای جاذبه‌های تاریخی و طبیعت گردی فراوانی است شماری از جاذبه‌های تاریخی: روسیه از جمله کشورهایی است که از گردشگران و جهانگردان به آن اقبال فراوان دارند. از جمله جاذبه‌های گردشگری روسیه می‌توان به این موارد اشاره کرد: متروی مسکو، ساختمان‌های هفت خواهر، میدان سرخ، موزه‌های تریتیاکوف و پوشکین، مقبره لنین، مجموعه کاخ و کلیساهای کرملین، پارک پیروزی و موزه جنگ و در دیگر شهرها می‌توان به مواردی چون مسجد قل شریف در کازان، کلیسای اسحاق در سنت پترزبورگ، کاخ‌های کاترین در شهرهای سن پترزبورگ و پوشکین و جاذبه‌های شهر زیبای سوچی در ساحل دریای سیاه اشاره کرد.

تعدادی از جاذبه‌ها: مناطق گردشگری به ترتیب اهمیت شامل بخشهای زیر است:

غذا و دسرها

در سبد غذایی روس‌ها چند ماده غذایی را زیاد می‌توان یافت: از جمله محصولات لبنی، تخم مرغ، سیب زمینی، چغندر، هویج، کلم، پیاز، خیار، گوجه فرنگی، شوید، تره، ماهی و خاویار قرمز. کشوری به وسعت روسیه با جمهوری‌ها و مناطق مختلفی که بعضاً صدها کیلومتر با یکدیگر فاصله دارند، قطعاً خوراک و دسرهای متفاوتی هم دارند. اما آشپزخانه ملی روسیه برای روس‌ها اهمیت ویژه ای دارد. آنچه تقریباً در همه مناطق روسیه به عنوان صبحانه مصرف می‌شود، کاشاست. کاشا каша که به نوعی یکی از غذاهای ملی روسیه به حساب می‌آید، مخلوطی ست از گندم سیاه، جو پرک، آرد چاودار و نشاسته ذرت که با یکدیگر پخته می‌شود و مقداری شیر و کره به آن اضافه می‌کنند. بلینی Блины نیز در وعده صبحانه معمولاً وجود دارد که یا به صورت خانگی تهیه می‌شود یا از فروشگاه‌ها آماده می‌خرند. قهوه جایگاه ویژه ای بین روس‌ها دارد. کمتر کسی را در روسیه می‌توان یافت که روزانه و اغلب صبح‌ها یک فنجان قهوه ننوشد. وعده ناهار به سه بخش تقسیم می‌شود. بخش اول را معمولاً سوپ تشکیل می‌دهد که اغلب به صورت میکس شده یا مخلوط سبزیجات است. بُرش борщ هم که جایگاه خاصی میان روس‌ها دارد. این سوپ از چغندر با سبزیجاتی چون پیاز و هویج تهیه شده و گاهی تکه ای گوشت ماهیچه هم در آن وجود دارد. هنگام سرو بُرش، کمی سمِتانا сметана که نوعی کرم ترش است روی آن می‌گذارند. سوپ مخلوط گوشت و سبزیجات که سولیانکا солянка نام دارد از انواع سبزیجات تازه تهیه می‌شود. شی Щи نوعی سوپ متداول است که معمولاً از کلم درست شده و به صورت ترش یا شیرین مصرف می‌شود. بخش دوم اغلب پوره بادمجان، پلمنی Пельмени سالاد کلم، گاه تکه‌های کالباس با گوشت سرخ شده، شاه ماهی یا خاویار است. بخش سوم نیز انواع پیراشکی، گوشت ماهی یا مرغ است که معمولاً تنها و گاهی با گرچکا гречка، برنج و سیب زمینی صرف می‌شود. نان هم تقریباً همیشه در کنار غذا هست. کاتلت، سالاد آلیویه Оливье و ماکارونی هم از جمله غذاهایی ست که در وعده‌های ناهار مصرف می‌شوند. نوشیدنی‌هایی که همراه با ناهار صرف می‌شود معمولاً کمپوت یا همان آب میوه‌های شیرین است. انواع دسرها و شیرینی‌ها هم در آشپزخانه روسی تهیه می‌شود اما روس‌ها اغلب بعد از غذا چای می‌نوشند. وعده شام در بسیاری خانواده‌های روس ساده است. کمی سالاد با مخلوط حبوبات یا با تکه‌های کالباس و گاهی پوره سیب زمینی برای وعده شام از نظر آنها کافی ست. گرچه برخی نیز شام مفصل با نوشیدنی‌های متنوع بویژه در مهمانی‌ها را ترجیح می‌دهند. و روس‌ها نیز همانند ایرانی‌ها کلمه نوش جان؛ پریاتناوا آپِتیتا приятного аппетита را به اطرافیان خود هنگام صرف غذا می‌گویند که نشانه ادب و احترام است.

نام فارسی نام انگلیسی نوع ترکیبات تصویر نام فارسی نام انگلیسی نوع ترکیبات تصویر
گگل موگل Kogel Mogel دسر زرده تخم مرغ، شکر Kogel mogel.JPG بُرش Borscht سوپ چغندر، سیب زمینی، گوشت Borscht served.jpg
زاکاسْکی Zakuski سالاد پنیر، سبزی، ماهی
نان، خاویار، ترشی
Russian Celebration Zakuski.jpg مدووخا Medovukha نوشیدنی عسل وحشی تخمیری Медовуха.jpg
سالیانْکا Solyanka سوپ خیارشور، گوشت، لیمو Soljanka with olives.jpg آکْرُشْکا Okroshka میان‌وعده گوجه، خیار
پیاز، دوغ، تربچه
Kvass-okroshka.jpg
پِلْمِنی Pelmeni خوراک خمیر پرشده گندم، گوشت Pelmeni Russian.jpg الویه Olivier salad سالاد سیب‌زمینی، سبزی
تخم مرغ، سس
Ensalada rusa argentina.JPG
درآنیکی Draniki خوراک سیب زمینی، زرده تخم مرغ
سبزی، آرد
Latkas.jpg بْلینی Blini پن‌کیک خامه ترش، گندم سیاه
کره، خاویار
Blini Tanya.jpg
تْوارُژْنیکی Syrniki خوراک کوک پنیر، آرد
تخم مرغ، شکر
Syrniki6.jpg کاشا Kasha حلیم گندم، پیاز، شیر، گوشت Гречневая каша.jpg
وینِگِرِت Vinegret سالاد چغندر، سیب زمینی، خیارشور Vinegret cleaned.jpg کْواس Kvass نوشیدنی نان چاودار Mint bread kvas.jpg
چاک چاک Çäkçäk دسر آرد، تخم مرغ، عسل Chakchak.jpg خالادِتْس Aspic(Kholodets) ژله گوشت پخته آب‌پز، ژله Aspic-with-eggs.jpg
کیسِل Kissel آبمیوه آب میوه غلیظ نشاسته دار Kusil 020.jpg مُرْس آبمیوه تمشک، شاه توت
گریچکا Grichka خوراک دانه سبوس دار (گندم سیاه)

شیرینی‌های روسیه

نام فارسی نام انگلیسی نوع تصویر
تولْسْکی پْریانیک Tulskiy Pryanik کیک Tulski prjanik 2010 001.JPG
پْریانیک Pryanik
(Gingerbread)
کیک Mjuk pepparkaka med lingon.jpg
واتروشکا Vatrushka کلوچه Vatrushka.jpg
بوبلیک Bublk کلوچه Bublik in Kiev.jpg
پتاسی مْلِکزکو Ptasie Mleczko شکلات Ptasie mleczko 2007 by RaBoe 02.jpg
زِفیر Zefir شکلات Зефир бело-розовый.jpg
باتونچیکی روت فرونت Batonchiki
Rot Front
شکلات
آلنکا Alenka شکلات
پاستیلا Pastila دسر میوه ای Kolomna Pastila.jpg

سازهای سنتی

نام اسم انگلیسی تصویر
بالالایکا Balalaika Balalaika.svg
بوبِن Buben COLLECTIE TROPENMUSEUM Lijsttrom TMnr 1772-445.jpg
گوسْلی Gusli Gusli tradition.jpg
لُژکی Lozhki Satz Holzloeffeltanz-Kasiklar.jpg
گارمُن Garmon Oriental bayan.jpg
تْرِشُتکا Treshchotki Treshchotki.jpg
ژالِیکا Zhaleika Zjalejka.png
دُمْرا Domra Домра эксп. цеха фабрики Луначарского, 1970-е.JPG
بایَن Bayan Jupiter bayan accordion.JPG
دومبرا Dombra Kazakh Dombra2.png

تقویم

در روسیه باستان، سال شامل ۱۲ ماه بود که آنها را بر اساس پدیده‌های طبیعت نامگذاری کرده بودند. در قرن دهم میلادی با پذیرش مسیحیت در روسیه باستان، از سال شمار مورد استفاده رومیان یعنی تقویم یولیانسکی و همچنین تقسیم‌بندی ماه‌ها و روزهای هفته استفاده شد. آنها نام ماه‌ها را از رومیان گرفتند ولی اسامی روزهای هفته را خود برگزیدند. هفته به روسی نیدلیا Неделя است. روز دوشنبه به عنوان اولین روز هفته پانیدلنیک понедельник به معنی روز پس از بیکاری ست. سه شنبه فتورنیک Вторник به معنی دومین روز بعد از روز بیکاری، چهارشنبه سرِدا Среда به معنی روز وسط، پنجشنبه چِتوِرگ Четверг به معنی روز چهارم، جمعه پیاتنیتسا Пятница به معنای روز پنجم، شنبه سوبوتا Суббота به معنی روز آرامش و یکشنبه واسکرِسِنیه Воскресенье است.

تقویم کریسمس در روسیه

در روسیه تاکنون ۳ تقویم استفاده شده‌است اما پس از گذشت تاریخی، تقویم مورد استفاده منسوخ شده‌است.

تقویم گریگوریانسکی

یا همان گاهشمار میلادی معروف که در اکثر کشورهای دنیا استفاده می‌شود و در روسیه هم گاهشمار اصلی است. این گاهشمار با روی کار آمدن حکومت شوروی پا به روسیه نهاد و تا پیش از آن (دوران حکومت تزاری) گاهشمار ژولینی رایج بود. اروپایییان حدود ۳۵۰ سال پیش از روسیه به این گاهشمار روی آورده بودند.

تقویم یولیانسکی

تقریباً فقط توسط کلیسای ارتودوکس روسیه برای مناسبت‌های مذهبی استفاده می‌شود. این گاهشمار را تزار «پتر کبیر» (قرن ۱۸ میلادی) وارد روسیه کرد. تا پیش از آن در حکومت تزاری، تقویم اسلاوی رایج بود. در اروپا هم این گاهشمار تا سده ۱۶ میلادی مورد استفاده بوده، اما به دلیل کم دقتی در محاسبات (درست مانند گاهشمار قمری) کنار گذاشته شد، و گاهشمار گریگوری جایگزین شد.

تقویم اسلاوی|گاهشمار اسلاوی

دیگر در روسیه به کار نمی‌رود. تا پیش از تزار «پتر کبیر» (قرن ۱۸ میلادی) رایج بود و مبنای آن نه زاده شدن حضرت مسیح که آغاز آفرینش بود. اگر سال ۲۰۱۸ میلادی را به گاهشمار اسلاوی برگردانیم، سال ۷۵۲۶ اسلاوی است. برای مدت‌ها، سال نو را در اول مارس (اسفند ماه) جشن می‌گرفتند. جشن ماسلنیتسا یا جشن آغاز بهار که همسانی‌هایی به نوروز ایرانی دارد، هنوز در روسیه در اسفند ماه جشن گرفته می‌شود. اما سپس تر، با تغییراتی، آغاز سال نو به اول سپتامبر (اواخر شهریور) منتقل شد.

منبع: ویکی پدیا

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید